دستگیری متهم به سرقت دو میلیاردی طلا در مشهد ورود یک واکسن خوراکی به برنامه واکسیناسیون کودکان تا حالا چند تا بستنی خوردین؟ رشد ۲۱ درصدی مرسولات صادره پست خراسان‌رضوی در سال ۱۴۰۲ اختلافات اعتقادی و فرهنگی بعد از ازدواج را چگونه حل کنیم؟ رشد سه‌برابری مسمومیت با قارچ وحشی؛ از خوردن قارچ در طبیعت خودداری کنید زمزمه فروش بیمارستان «مهرگان» مشهد! دود اختلاف مالکیت یک بیمارستان به چشم مردم می‌رود تجاوز ۴ مرد تبعه خارجی به یک نوجوان شانزده‌ساله در تهران ۸ گام کلیدی اقتصادی در شروع زندگی زوج‌های جوان تبِ تراپی | مشاوره رفتن بخشی از سبک زندگی است نه ظرفیتی برای پُز اجتماعی  غفلت از مشاوره آمار بالای غرق‌شدگی در استانی که دریا ندارد! | سال گذشته، خراسان‌رضوی رتبه هفتم میزان غرق‌شدگی کشور را به دست آورد آیین نامه توزیع اینترنتی دارو ابلاغ شد مواد غذایی که هرگز آنها را نباید با معده خالی بخورید با مصرف این میوه خوشمزه و آبدار جوان شوید اگر از زندگی خسته و کلافه شده‌اید، بخوانید چرا دمای روغن زمان سرخ کردن اهمیت دارد؟ چرا باید به قول‌هایی که به فرزندتان می‌دهید عمل کنید؟
سرخط خبرها

دیکته یا آموزش ماهیگیری؟

  • کد خبر: ۱۲۹۸۱۱
  • ۲۴ مهر ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۳
دیکته یا آموزش ماهیگیری؟
قطعا همه شهروندان مشهد آرزو دارند روزی را ببینند که کودکی در خیابان مجبور نباشد کار کند و در هنگام کار مشق‌های خود را بنویسد.

چند شب قبل در راه رفتن به خانه دیدم یک کودک کار در خیابان دانشگاه، بساط کوچکی جلوی خود پهن کرده است و دارد هم زمان مشق هایش را می‌نویسد؛ تصویری که چند سالی است در شهر دیده می‌شود. بچه‌هایی که برایشان تابستان‌ها با دیگر فصل‌های سال فقط یک تفاوت دارد و آن به همراه نداشتن دفتر و کتاب مدرسه شان در هنگام کار است.

قطعا همه شهروندان مشهد آرزو دارند روزی را ببینند که کودکی در خیابان مجبور نباشد کار کند و در هنگام کار مشق‌های خود را بنویسد. نفس کار کردن خوب است. اما نه برای هر سنی و در هر شرایطی. دیشب که از کنار همان پسر بساط کرده در خیابان دانشگاه گذشتم، خانمی نشسته بود کنارش و انگار داشت به او دیکته می‌گفت. سرووضع آن خانم نشان می‌داد که رهگذر است و ارتباط فامیلی با این کودک ندارد و این یعنی مهربانی؛ اینکه ما از کنار کودکان کار به راحتی نگذریم.

نه اینکه بی دلیل به آن‌ها کمک کنیم تا خدای ناکرده بر زندگی آن‌ها تاثیر منفی بگذاریم. اما اینکه یک شهروند نشسته است کنار خیابان و دارد به کودکی که مجبور است برای کمک به اقتصاد خانواده اش کار کند دیکته می‌گوید، یاد دادن ماهیگیری به اوست. یک لحظه فکر کنید که اگر همین خانم یک اسکناس ۱۰ هزار تومانی به او می‌داد و از کنارش می‌گذشت، بهتر بود یا اینکه نشسته است و دارد به او دیکته می‌گوید؟

اگر ما هرکدام مان در رویارویی با کودکان کار سعی کنیم کاری فراتر از آنچه دیگران برایشان انجام می‌دهند، انجام دهیم، شاید در بلندمدت تصاویر این چنینی در شهرمان کمتر شود. این روز‌ها کودکان زیادی در حاشیه شهر درحالی به مدرسه می‌روند که پدر و مادرشان، توانایی خرید کیف نو و احتمالا دفتر و مداد را برای آن‌ها نداشته اند. اگر توانایی دارید، یک آدم معتمد در آن محله‌ها پیدا و از این بچه‌ها حمایت کنید. آن‌ها مردان و زنان فردا هستند و مهرتان بی پاسخ نخواهد ماند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->